سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هانگوگ نامه : گاه نگار روزگار دانشجویی در کره
سلام
بلاخره بعد از مدتها به روز شدم.گاهگاهی خیلی تنبلیم می شود که بنویسم به ویژه که باید تایپ کنم و سرعتم هم خیلی پایین است .اما امروز بالاخره تصمیمم را گرفتم.می دانید من مثل لوکوموتیوم سخت حرکت می کنم و وقتی راه افتادم باید بگویم یکی بگیره منو!
راستش اینجا دانشجویان مسلمان که بیشتر پاکستانی هستند یک مسجد راه انداخته اند البته همان بهتر که بگوییم مصلی چون فقط برای نماز جمعه و نماز اعیاد استفاده می شود و جمعه دو هفته قبل افتتاح شد. تا به حال 2 نماز جمعه داشته اند و یک نماز عید قربان.اما چطوری شد به اینجا رسیدند.پاکستانی ها در دانشگاه خودشان کایستKorea Advanced Institute of Science and Technology در مدت 3 سال ( از 6 سال گذشته ) به حدی رسیدند که تقریبا یک ساختمان را کامل گرفتند و همانجا نمازهای خودشان را برگزار کردند و کم کم نمایشگاه اسلامی گذاشتند و درخواست کردند باشگاه دانشگاه در روز های جمعه در ساعت نماز در اختیارشان باشد و همانجا هم نماز جمعه برگزار کردند و الی آخر که الان 70-80 دانشجوی مسلمان در چند دانشگاه مختلف شهر دجون حضور دارند.ملیتها عمدتا پاکستانی ، بنگلادشی ، اندونزیایی ، ترک ، ایرانی ،مالزیایی  و چندتایی از فلسطین ،مصر ،مراکش ،تونس و حتی مغولستان و کره هستند که این مسلمان کره ای را برای اولین بار دیدم. شاید می گویید مگر تعجب دارد مسلمان کره ای.می گویم بله اگر در این ملت کسی مسلمان شود باید او را به روی چشم کشید.چرا ؟ نوشته های آرشیوی را بخوانید می فهمید .
کم کم به فکر تاسیس مسجد افتادند و بنا گذاشتند پول بگذارند و یک ساختمان بخرند اما چون زمین اینجا زیادی ارزان است دیدیم که نمی شود با پول دانشجویی حتی اگر همه بورس خودمان را بدهیم و مائده آسمانی بخوریم.  چنین کاری کرد و من هم اولش به پاکستانی ها گفتم ولی گویا همه اولش حرارتشان بالاست.
کار به جایی رسید که از کی.ام.اف  Kora Muslim Federation کمک خواستند و آنها آمدند جایی را پیدا کردند و اجاره کردند پول پیشش را دادند و حالا دانشجویان باید همه هزینه ها شامل آب و برق و گاز و اجاره که تنها 500 هزار ون در ماه است را بدهند.کمیته ای هم تشکیل داده اند که پیگیر جایی دائمی برای مسجد باشد.ولی کو پولش.من یکی به خیلی از موسساتی که مسوول این کارها در ایران برای خارج از ایران هستند ای میل زدم یا جواب ندادند یا ای میلشان برگشت خورد.به سفارت هم امیدی نیست.
باز هم عربستان سعودی که قرآن را به کره ای ترجمه کرده است و اینجا در اختیار کره ای ها می گذارد حتی وب سایتی هم درست کرده اند تا معارف اسلامی را در کره ترویج بدهند و باور کنید کار مشکلی است در حیات خلوت آمریکا از این کارها بکنی.
می خواستم از شمایی که این ویلاگ ماشاالله پر بازدید را می خوانید اگر کسی یا کسانی را می شناسید که در این کارها دست دارند یا مسجد سازند به جای ساختن چند مسجد در یک محل و جاهایی که در ایران اصلا به مسجد نیاز ندارد  بگویید بیاییند و اینجا یا شهرهای مشابهش مسجد بسازند یا ترویج اسلام بکنند که قطعا اجر آن اگر بیشتر از کارهای مشابه در ایران نباشد کمتر نخواهد بود.
لازم است یادآوری کنم معدود ایرانیهایی که در کره هستند و اکثرا قشر کارگرند به دلیل شرایط اینجا و زندگی سختی که در ایران داشته اند و اکثرا هم بیکار بوده اند در اینجا یا بی دین می شوند یا جذب فرق مسیحی گوناگونی می شوند که در کره به شدت فعالیت دارند. 
این لینک مربوط به عکس های عید قربان است این را ببینید و لینک زیریش هم مربوط به باشگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی است آن راببینید و مکان برگزاری نماز جدید و قدیم را مقایسه کنید
http://www.box.net/public/kditakvmoq   عید قربان
http://www.box.net/public/ebte8xxlq7    عید فطر
 
اما چیزی که خیلی مایلم ازش بنویسم  گفتگوی من با دوست فلسطینیم است که ساکن  نوار غزه است و ما دوتا هر وقت تجمعی است دنبال هم می گردیم تا به قول بعضی ها کمی کل کل کنیم.
نمی دانم چرا یک دفعه زغال تمام کردم و بی حال شدم به هر حال این ادامه متن را دارم امروز دوشنبه می نویسم.قبلش هم بگویم در وب سایت ایرانیان کره منع ورود شدم چون دیشب در پاسخ بعضی ها دو سه جمله نوشته بودم و مدیر هم به دلیل شکایت برخی کاربران که سایت را به سمت مسایل مذهبی می کشانم  فعلا یک ماهه بیرونم انداخته است.چه بهتر دست کم به درسم می رسم هم پرسش مطرح می کنند و هم جوابش را که می گیرند و نمی توانند چیزی بگویند و می بینند که دیگران ممکن است از نظر آنها برگردند ناراحت می شوند. اگر باب دلشان حرف بزنی آن وقت عزیزی در غیر این صورت
بگذریم .از دوست فلسطینیم در مورد این درگیریهای جدید پرسیدم .گفت قبل از انتخابات همه چیز دست ساف بود و بعد از انتخابات برایشان خیلی سخت بود که ببینند مردم به حماس رای داده اند و همه رشته های آنها را پنبه کرده اند برای همین تصمیم گرفتند آن قدر در کار حماس کارشکنی کنند تا مردم خودشان از حماس برکردند و کارها دوباره بیافتد دست ساف. در کل افراد ساف را به 3 دسته تقسیم کرد کسانی که شدیدا با حماس مخالفند و هر کاری می منند تا دولت حماس را ساقط کنند.دوم افرادی که کاری به این حرفها ندارند و فقط نظاره گر اعمال همفکرانشان در ساف هستند و گروهی که از حماس حمایت می کنند و به همین خاطر در اقلیتند و در عمل هم کاری از دستشان بر نمی آید.یکی از موارد مهمی که باعث درگیری ها شده است در اختیار داشتن نیروهای امنیتی برای حفاظت از شهر و امنیت مردم است که اسما وزیر کشور دولت حماس فرمانده نیروهای پلیس حکومت خودگردان است اما عملا هیچ فرمانی از جانب او توسط این نیروها اجرا نمی شود و تنها از جانب ساف دستور می گیرند. همین مساله سبب می شود وزیر کشور حماس دست به موازی کاری بزند و تصمیم به ایجاد پلیس تحت فرمان خود کند که با 2500 نفر شروع می کند تا این که به 5000 نفر برسند. ازآنجا که این افراد تازه کار بودند طبعا دچار اشتباهاتی در کنترل ناآرامیها می شوند که مثل همیشه تلفات آن از جانب مردم عادی است مثلا افراد ساف با ماسک یا صورتهای پوشیده به سمت پلیس های در حال گشت به صورت رگباری تیراندازی می کنند و با دریافت پاسخ از ماموران تازه کار مردم هم هدف قرار می گیرند.آنچه دوستم گفت دقیقا مشابه فیلم های مافیایی است که با ماشین با سرعت می آیند و تیراندازی می کنند و هم را هدف قرار می دهند. مردم عادی هم خسته از این درگیریها از طرفین می خواهند که دست از این درگیریها بردارند و ماجرا به آنجا می کشد که حتی به سمت هنیه هم تیراندازی می کنند. به نظر می رسد ساف کمی در این ماجرا موفق شده است چون مردم دارند کم کم به این نتیجه می رسند که اوضاع در گذشته بهتر بود و می خواهند که اوضاع به دوران قبل از دولت حماس برگردد هر چند این عده در اقلیتند .البته این آغاز ماجراست و تا ساف تا به اهدافش برسد راهی طولانی دارد.


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 85/10/17ساعت  9:30 صبح  توسط سید جواد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    آندونگ1
    [عناوین آرشیوشده]